ماهنامه بچههای ایران – شماره 4
مجله همه بچههای شاد
اطلاعات بیشتر
قرار است دور هم جمع شویم و لحظات خوشی داشته باشیم. همه بچهها میتوانند عضو تحریریه بزرگ ما باشند، فقط کافی است دست به کار شوند و یک نامه برای مجله بنویسند. هر شماره از این مجله با مطالب خواندنی درباره دایناسورها، فضا، بدن انسان، زندگی حیوانات، بازی، کاردستی، فیلم و داستان همراه است. مخاطبان عمومی مجله از بچههای سنین 6 تا 12 سال هستند.
تابستان خوشحال، فرصتهای بسیار به نظر شما تابستان امسال قرار است چقدر خوب باشد؟ چه بازیهایی را توی این تابستان تجربه میکنیم؟ چند تا دوست جدید پیدا میکنیم؟ برایم از برنامههای تابستانیات بنویس. شاید توی این مدت که سرگرم امتحانها بودی فرصت نشده باشد که کتابهای غیردرسی بخوانی، اما برای تابستان برنامهات چیست؟ کدام کتابها را قرار است بخوانی؟ میشود قول بدهی که وقتی کتابی را خواندی، نظرت را دربارهی کتاب بنویسی و برای من هم بفرستی؟ دوست دارم نظرت را دربارهی کتابهایی که میخوانی بدانم.
میخواهم بدانم چطور آن را انتخاب کردهای؟ چقدر طول کشید تا آن را بخوانی؟ به دیگران دربارهی کتابت چه گفتی؟ راستی این شماره مجله را ورق زدهای؟ کدام مطلب را قبل از همه خواندی؟ دربارهی کدام قسمت با دیگران حرف زدی؟ بازی ماموریت فضایی را دوست داشتی؟ از داستان تصویری دایناسورها خوشت آمد؟ راستی تو اگر جای محمدعلی کلی بودی، وقتی آن رفتارها را در جامعه میدیدی، چه کار میکردی؟ تابستانها همیشه پر از شوخی و خنده است. میدانی چه باید بگویی که دیگران ناراحت نشوند؟ میتوانی صفحهای که درباره شوخی کردن توی مجله آمده است را پیدا کنی؟ شنیدهای که این روزها دربارهی هوش مصنوعی چه حرفهایی گفته میشود؟ درباره هوش مصنوعی تا به حال چه چیزهایی خواندهای؟ آیا دوست داری در شماره آینده برایت از هوش مصنوعی بنویسم؟ زودتر دست به کار شو و برایم نامه بنویس. بهترین راه حرف زدن ما همین نامهها است.
وقتی تو برایم نامه مینویسی، من متوجه میشوم که تو از کارهایم خوشحال هستی یا ناراحت. آن وقت میتوانم به کارهایم فکر کنم و دفعهی بعد کارهای بهتری انجام دهم. گفتن و شنیدن راه ارتباطی بسیار خوبی است که باید برایشان تمرین کنیم تا هم خوب بشنویم و هم خوب بگوییم.
اگر کسی کاری کرد که باعث ناراحتی و رنجیدنت شدت، هیچ وقت سکوت نکن! حتماً بگو که ناراحت شدهای یا آسیب دیدهای. ما باید دربارهی خواستهها و احساساتمان با همدیگر حرف بزنیم. بعضیها شاید با قصد و از روی شرارت بخواهند به ما آسیب بزنند اما خیلیها هم ناخواسته و نادانسته این کار را میکنند. آنها دوستمان دارند اما چون نمیدانند ما چه میخواهیم یا چطور فکر میکنیم، با کارها یا حرفهایشان ناراحتمان میکنند.
اگر دست ما بشکند، دیگران میبینند و حواسشان را جمع میکنند که به آن آسیب بیشتری نزنند اما وقتی قلبمان میشکند، کسی آن را نمیبیند و ممکن است دیگران با حرفها یا رفتارهایشان به قلب شکستهمان ضربههای دیگری بزنند. راه نشان دادن قلب شکسته به دیگران، حرف زدن دربارهی آن است.
دوست و دوستدار تو عمو حمید