ایران سال / چشم ما به فرّ هما - اسفند 1403
تاریـخ بـه خاطـر نـدارد کـه انـرژی جمعـی ایرانیـان در آسـتانه نـوروز شـکلی متراکــم بــه خــود نگرفتــه باشــد و طلبــی جــز بهــروزی و نیکبختــی بــرای ایــن ســرزمین خواســته باشــد؛ تــا بــوده همیــن بــوده و امســال نیــز جــز ایــن نخواهــد بــود. ســال 1404 از پــی ســالی در انتظــار حلــول اســت کــه بیگمــان بــرای همــگان همــراه بــا انــواع تنگــی و دشــواری بــوده اســت و همیـن دشـواری هـم هسـت کـه همـگان را بـر آن مـیدارد تـا دلهـا را یکـی کننـد و بـا دلـی روشـن و احساسـاتی مضاعـف سـالی را بطلبنـد کـه همـای باسـتان در آسـمان ایـران در پـرواز باشـد و بـا فـرود خـود بـر دوش یکایـک ایــن مردمــان، نویــد ســالی تــوأم بــا ســعادت و خجســتگی بدهــد.
همیــن ایـده مـا را بـرآن داشـت تـا بـرای سـالنامه آخـر سـال، بـه سـراغ نخبـگان و صاحبنظـران و سـرد و گـرم چشـیدههای حوزههـای مختلـف، از سیاسـت و اقتصـاد تـا اجتمـاع و فرهنـگ برویـم و پرونـدهای را سـامان دهیـم کـه محـور آن ایـدهآل جامعـه ایرانـی در سـال آتـی باشـد. بیگمـان در زمـان و زمانـهای کــه هــزار و یــک نــگاه و ســلیقه رنگارنــگ در کارنــد و اصحــاب هــر یــک نیــز ایـده و نسـخه خـود را مطلـوب ایـن سـرزمین و مردمانـش میداننـد، یافتـن پاســخی جامــع بــه ایــن پرســش چنــدان ســاده نیســت؛ امــا بــر ســر یــک گـزاره واحـد میتـوان بـه اجمـاع رسـید و از ظـن بسـیارانی از ایرانیـان امـروز یـار آن شـد: «زیسـتنی سـاده تـوأم بـا سـکینه، در جامعـهای بهـروز و نیـک روز» کــه بنــا بــر نــگاه اســطورهای در ایــران زمیــن، پدیــدار شــدن «همــا» در افـق سـرزمینی و فـرود آمدنـش در ایـن ملـک، تنهـا و تنهـا نویـد بختیـاری بـوده و بـه بـار نشسـتن آرزوهـای بـر زمیـن مانـده؛ ایـدهای کـه کوشـیدهایم تـا جلـد سـالنامهای کـه در دسـت داریـد، گـواه بصـری ایـن ایـده باشـد.