ایستاده تا همیشه
ایستاده تا همیشه
برشی از متن:
من خودم با اینکه سه بار از احمد کتک خوردم، اما آدم خیلی رئوفی بود. در کار آدم خشنی بود، اما در روابط عاطفی و اخلاقی اینطور نبود. هرکسی مدتی با او معاشرت میکرد، شیفتهاش میشد. تُن صدایش پایین بود و آرام صحبت میکرد. عصبانیت را در چهرهاش دیده بودم؛ اما نشنیدم که دادوبیداد کند. یاد گرفته بود آن را کنترل کند. بدنش ورزیده بود. بینیاش هم شکسته بود و کمی تودماغی صحبت میکرد. چون خودم قبلاً کشتی میگرفتم، میدانستم کسانی که دماغشان شکسته است، بوکسور هستند. تمرین ورزشی نمیکرد؛ ولی همیشه صبحها ما را میبرد کوه. آدم عجیبوغریبی بود. نمیتوانست آرام بنشیند. دائم به فکر نقشهکشیدن و ضربهزدن به دشمن بود. اصلاً ترس در وجودش نبود. بچهها را طوری آموزش داده بود که تا آخرین فشنگ مقاومت کنند. بچهها تا پای جانشان میایستادند و میجنگیدند؛ چون زیردست حاجاحمد آموزش دیده بودند. زیردست کسی آموزش دیده بودند که اصلاً ترسی در وجودش نبود.
(1)
زمان باقی مانده
100,000
تومان
اطلاعات بیشتر
کتاب «ایستاده تا همیشه» به تدوین و تنظیم «فاطمه وفایی» حاصل گفتوگوهای مفصلی با همرزمان جاویدنشانِ احمد متوسلیان است که هرکدام پس از معرفی خود و نقششان در حوادث کردستان و جبهههای غربی، نسبت خود را با این سردار پرآوازه بازگو کردهاند. همرزمانی که هر کدام از گوشهای به جبهههای حق علیه باطل شتافتهاند و هرکدام در نقطهای با فرمانده پاشنهکشیده، قاطع و رئوف، تلاقی کردهاند. همرزمانی که هرکدام «برادراحمد» را از زاویۀ خودشان روایت کردهاند.
مریم کاتبی در بیمارستان مریوان «برادر»ی سختگیر به پرستار و مهربان با رزمندۀ بسیجیِ زخمی را ملاقات کرده است؛ مجتبی عسگری در کوههای پربرف کردستان فرماندهای را دیده که خشاب اسلحه را بر کمر سربازش میکوبد، اما ساعتی بعد او را در آغوش میگیرد؛ نعمتالله حکیم سردارِ تنهایی را در «شنام» دیده که تنها نیروی حاضر به یراقش پسری 17ساله بوده و محمدجواد اکبری آهنگر، بعد از حاجاحمد روزهای تنهایی در مریوان را تجربه کرده است. «ایستاده تا همیشه» به دنبال ترسیم چهرهای فرشتهگونه از فرماندهای جاویدنشان نیست، بلکه تلاش دارد غبارهای روی چهرۀ او را کنار بزند و «برادراحمد» واقعی را پیش روی مخاطب قرار دهد.
مشخصات
مشخصات محصول
رنگ پس زمینه
#e4ccb4
قطع کتاب
رقعی اروپایی
شعار مجله
با سابقهترین مجله دانش و فناوری